BBC دشمنی برای تمام فصول

صدرا نوری
گامهای سریع انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) در ماه های پایانی سال 57 زنگ خطری بود برای دول استعماری غرب که منافع خود را در بقای رژیم پهلوی می دیدند لذا موجب شد تا این کشورهای برای مهار و مدیریت جریان انقلاب چاره اندیشی کنند. یکی از مهمترین اقدامات آنان در این جهت بهره گیری هدفمند از ابزار رسانه بود؛ رادیو بی.بی.سی فارسی به عنوان پر نفوذترین رسانه فارسی زبان در آن برهه نقش محوری بر عهده گرفت و تلاش نمود تا با هدایت رسانه ای، انقلاب را در جهت منافع دولت متبوعش مدیریت کند. از اینرو راهبردهایی را در دستور کار قرار داد که در ادامه به برخی از آنها می پردازیم.
بخش فارسی رادیو بی.بی.سی توسط «حسن موقر بالیوزی» پسر محمدخان موقرالدوله که خود بهایی بوده و به خاندان قاجار نیز منسوب بود، در سال1940 تشکیل گردید و هفتهای یک ساعت برنامه اجرا مینمود. بی.بی.سی همانند دیگر رسانههای گروهی جهان در آن دوران، از کارکنان سفارتخانه دولت متبوع خود در تهران تغذیه میشد. سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۸ دوره پاگیر شدن بی.بی.سی فارسی در بین مردم ایران بود.[1]
در فاصله سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۲ رادیو بی.بی.سی روابط نسبتا مناسبی با رژیم پهلوی داشت. اما تغییرات اوضاع بینالملل در سال ۱352، افزایش چهار تا پنج برابر بهای جهانی نفت بر همه چیز از جمله مناسبات بی.بی.سی با رژیم ایران تاثیر گذارد و زمینههای تنش میان بی.بی.سی و رژیم پهلوی را تشدید نمود. در این مدت بی.بی.سی ضمن ارایه سیاستهای رسمی لندن در قبال تهران، گاه به عنوان اهرم فشار عمل کرده و با انتقاد از عملکرد حکومت سعی داشت تا برای منافع بریتانیا در تهران گروکشی کند؛ به طور مثال گروکشی بی.بی.سی در مساله جزایر سهگانه خلیج فارس و اعاده حاکمیت ایران بر آنها و مواضع ضد ایرانی و هواداری از اعراب به وضوح قابل درک بود.[2]
همین امور موجب گردید تا محمدرضا شاه نارضایتی خود را به گوش اربابان آمریکاییاش رسانده و در دیدار با سفیر ایالات متحده «از روابط دوجانبه با بریتانیا ابراز نارضایتی»[3] نماید که «احتمالا به خاطر روابط پرتنش سفارت انگلستان در تهران و خبرگزاری بی.بی.سی» بود.[4] با این وجود پهلوی دوم که در داخل ایران با بحران مشروعیت روبروست و نهضت اسلامی را در مقابل خود میبیند همچنان نیازمند کسب حمایت و جلب توجه انگلیسیهاست؛ وی در دیدار سفیر انگلیس از وی سوال میکند که «آیا دولت انگلیس هنوز از او پشتیبانی میکند؟»[5] پاسونز در پاسخ با اشاره به ارسال پیام نخست وزیر وقت انگلیس مبنی بر حمایت از شاه ایران، به شاه اطمینان خاطر میدهد که از وی حمایت خواهد کرد. پارسونز میگوید: «گفتم میتواند روی این قول من حساب کند که ما نه از انجام تعهدات خود طفره خواهیم رفت و نه در صدد بیمه کردن منافع آینده خود با مخالفان برخواهیم آمد.»[6]
اما با اوجگیرى جریان انقلاب روابط ایران و انگلیس وارد حساسترین مرحله خود میشود. در آخرین روزهای رژیم پهلوی، دولت انگلیس زمانى که دیگر امیدى به ادامه سلطنت شاه نداشت، موضع خود را تغییر میدهد و به تدریج از ادامه حمایت از شاه دست میشوید. در عین حال انگلیس سعى دارد همچنان از جایگزینى شاه توسط مهرههاى غیرخودى ممانعت به عمل آورد. جیمز کالاهان، نخست وزیر انگلیس، نیز در همایش گوادلوپ که با حضور سران دولتهاى امریکا، آلمان، انگلیس و فرانسه برگزار شد، به متحدان غربى خود میفهماند که باید دست از حمایت شاه بردارند و بدانند که کنترل از دست او خارج شده و راه حلى هم براى یافتن جانشین براى نجات حکومت پهلوى وجود ندارد.
در همین راستا پیشبینی مدیران ارشد بنگاه خبرپراکنی بی.بی.سی از پیروزی قریبالوقوع انقلاب اسلامی و حرکت در جهت منافع دولت متبوعشان، آنان را وادار نمود تا در مقابل این حادثه عظیم تاریخی پیچک سکوت رسانهای را شکسته و اقدام به انعکاس اخبار نهضت اسلامی مردم ایران نمایند.
از اینرو رادیو بی.بی.سی در قبال روند نهضت اسلامی خصوصا در اوج انقلاب راهبرد سهگانهای را در پیش گرفت که در سه محور اصلی قابل ذکر است:
1. استحاله ماهیت انقلاب اسلامی
انگلیسیها با استفاده از ]رادیو[ بی.بی.سی در پاییز سال 1357، اخبار تظاهرات مردم را به دقت بررسی و پخش میکردند و سعی داشتند با ظرافت حرکت مردم ایران را که حرکتی اسلامی بود به حرکتی ملیگرایانه تبدیل کنند.[7] بی.بی.سی بر آن بود تا با انتشار گسترده اخبار گروههای ملی- مذهبی ماهیت اسلامی نهضت را قلب نماید و نقش نیروهای مذهبی را در این حرکت کاهش دهد؛ رادیوی استعمارپیر همچنین مترصد آن بود تا از طریق جایگزینی و یا موازنه جریان رهبری، هدایت انقلاب را از دستان جریان مذهبی و اسلامی خارج نماید. «بزرگ کردن مدعیان "خلقهای ستم کشیده" از گروهک منافقین تا چریکهای فدایی اقلیت و اکثریت و در دیگر سوی تا جبهه ملی و لیبرالها، مصاحبه با شخصیتهای درجه چندم و معرفی آنها به عنوان رهبران انقلاب، قرائت بیانیهها و اطلاعیههای گروهکهای چند نفر که خود را نماد تودههای ملت معرفی میکردند، از جمله این اقدامات برای تحریف نهضت و انقلاب بود.» [8] در حقیقت آنها سعی داشتند وجهه دینی این حرکت را حذف کنند کاری که در مشروطیت با موفقیت صورت گرفت اما هوشیاری امامخمینی(ره) در این برهه مانع آن شد[9]؛
در اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی آمریکا نیز به صراحت به همین مسئله اشاره شده است؛ برای شاهد مدعا، در سند شماره 164 و 82 که مربوط به مهر و آبان 1357 است چنین آمده است که «دعوت آیتالله خمینی و کریم سنجابی رهبر جبهه ملی به اعتصاب برای روز 12 نوامبر به طور وسیعی از بی.بی.سی شنیده شده است.»[10] یا آنکه «در اول اکتبر مغازهها به طور گسترده در اعتراض به ادعای دستگیری آیتالله خمینی در منزل واقع در عراق تعطیل شدند. جبهه ملی بیانیهای صادر کرد و رهبران مذهبی سریعاً بدان پیوسته و تقاضا کردند که روز اول اکتبر اعتصاب سراسری انجام گردد. بی.بی.سی دوباره بیانیه را در 28 اکتبر پخش کرد.»[11]
2. جلوگیری از تحقق مدل جمهوری اسلامی
در اسناد شماره 7 و 228 لانه جاسوسی آمریکا -که مربوط به آذرماه 1357- چنین آمده است که «در همین زمان بی.بی.سی، مقالهای از تایمز لندن که درخواست جایگزینی یک شورای سلطنت به جای شاه را نموده است پخش کرد، که شایعات تهران را به همراه دارد. (گرچه دولت انگلستان به حمایت خود از شاه ادامه خواهد داد، ولی جوابی به درخواست دولت ایران برای جلوگیری از سرویس فارسی بی.بی.سی نخواهد داد.)»[12] یا اینکه «رادیو بی.بی.سی در یک برنامه سراسری از سرمقاله تایمز لندن که شاه را دعوت میکند که به نفع شورای نیابت سلطنت کناره گیری کند گزارش میدهد.»[13] همین اسناد به خوبی گواه آنست که در حساسترین روزهای نهضت اسلامی در ایران رادیو بی.بی.سی با اشراف بر این واقعیت که کار رژیم پهلوی تمام است، در تلاش بود تا مانع تحقق مدل حکومت جمهوری اسلامی در ایران شود؛ لذا به شیوههای گوناگون و رسانهای نمودن مدلهای جایگزین همین استراتژی را پیگیری مینمود؛
لازم به ذکر است که این رویکرد تنها مختص پیش از پیروزی انقلاب نبود بلکه رادیو بی.بی.سی این رویه را حتی تا همهپرسی فروردین 1358 دنبال مینمود. رادیو بی.بی.سی در زمان برگزاری همهپرسی دهم و یازدهم فروردین 1358 با القای عدم مقبولیت جمهوری اسلامی از طریق پخش اندک نظرات منفی نسبت به این مدل حکومتی سعی داشت تا مردم از انتخاب این مدل اسلامی خودداری کرده و به جمهوری اسلامی "نه" بگویند. به طور مثال، در اسناد لانه جاسوسی آمریکا آمده است که «بختیار، نخست وزیر سابق ایران، در یکی از برنامههای شبکه بی.بی.سی گفت که به نظام جمهوری اسلامی رأی نمیدهد.»[14]
3. گسترش بینظمی و خشونت
یکی دیگر از اهدافی که بی.بی.سی در فرآیند پیروزی انقلاب دنبال مینمود گسترش بینظمی در جهت افزایش درگیریهای داخلی بود. به نظر میرسد که استراتژی رسانهای استعمارپیر در دوره اوج انقلاب دامن زدن به تنشها با هدف افزایش خشونتها بود چنانکه در اسناد به جا مانده از سفارت سابق آمریکا موسوم به اسناد لانه جاسوسی آمده که «بی.بی.سی از ]امام[خمینی دعوت به عمل آورد که در خلال پخش برنامه اعلام جهاد نماید ولی آیتالله امتناع ورزید. به نظر میرسد ]امام[ خمینی در تلاش برای به زانو درآوردن رژیم خواستار یک اعتصاب نشسته بدون خشونت شده است.»[15] لذا مشاهده میشود که در آن برهه از انقلاب، بی.بی.سی- برخلاف رویه امامخمینی(ره) در جهت کاهش خشونتها- در مسیر افزایش خشونت اجتماعی گام بر میدارد.
دکتر مهدوی نویسنده کتاب «انقلاب ایران به روایت بی.بی.سی» نیز به همین نکته اشاره دارد که هدف بی.بی.سی در آن هنگام نه پخش اخبار بود و نه حمایت از انقلاب مردم ایران! هدف بی.بی.سی تشویق یک آنارشیسم عنان گسیخته، فزاینده، دامن گستر برای هر چه بیشتر کردن خونریزی و اغتشاش در ایران، بود. لذا بی.بی.سی در فرآیند اطلاع رسانی خود با مدنظر قرار دادن استراتژی گسترش خشونت، اخبار گزینشی خود را در اختیار مخاطبین انقلابی خود قرار میداد. رادیو بی.بی.سی در این راستا حتی از انتشار اخبار صددرصد دروغ نیز ابا نمیکرد؛ چنانکه در اسناد لانه جاسوسی که از آن به عنوان گزارشات ناراحت کننده یاد شده آمده است «که بی.بی.سی دعوت]امام[ خمینی برای یک شورش مسلحانه را پخش نموده است.»[16] این در حالی است که حضرت امام هیچگاه در جریان انقلاب به حرکتهای مسلحانه معتقد نبودند[17] و بارها میفرمودند که «ما حتىالامکان از جنگ مسلحانه پرهیز داریم و معتقدیم به همین ترتیب که ملت پیش مىرود کار را حل کنیم. اما اگر سرسختى نشان دهد و ابرقدرتها هم به او کمک کنند، ممکن است در این مطلب تجدید نظر کنیم.» (صحیفه امام، ج4، ص: 295) یا آنکه «ما امیدواریم، بدون جنگ مسلحانه به پیروزى برسیم و شاه کنار برود. و اگر چنانچه یک وقت اقتضا کرد، مبارزه مسلحانه را مورد بررسى قرار مىدهیم.» (صحیفه امام، ج4، ص: 417)
برخی معتقدند که بی.بی.سی با پیگیری استراتژی افزایش خشونت دو هدف اصلی را دنبال مینمود؛ اول آنکه با افزایش خشونتها، رژیم پهلوی و ارتش نیز دست به افزایش خشونت زده و با کشتار وسیع نهضت را سرنگون نماید؛ همانطور که رژیم پهلوی در 15خرداد 1342 توانست نهضت را سرکوب نماید و دوم اینکه آتش خشونت و کشتار تا آنجا بالا بگیرد که در صورت پیروزی انقلاب نیز خشونت و درگیری تداوم یابد و کشور به سوی بحران داخلی و اقدامات تجزیه طلبانه و مسلحانه سوق داده شود.[18]
پی نوشتها
[1] . سایت تابناک (www.tabnak.ir) مجیدتفرشی ، بی بی سی در این "دیپلماسی عمومی" چه جایگاهی دارد؟
[2]. همان
[3] اسناد لانه جاسوسی، سند شماره ( 12)، 15 فوریه 1978 ، 26 بهمن 1356
[4] اسناد لانه جاسوسی، سند شماره(80 ) ،26 سپتامبر 1978، 4 شهریور 1357
[5] .پاسونز،آنتونی: ترجمه منوچهر راستین،"غرور و سقوط" ،انتشارات هفته ، چاپ اول، تهران1363،ص116
[6] .همان
[7] داستان دنباله دار کارشکنی های بی بی سی فارسی، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) ،کد خبر 379969
[8]www.parcham.ir/vdcf.xdeiw6djmgiaw.html
[9] . داستان دنباله دار کارشکنی های بی بی سی فارسی، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) ،کد خبر 379969
[10] اسناد لانه جاسوسی، سند شماره (164 )، تاریخ: 11 نوامبر 1978 ، 20 آبان 1357
[11] اسناد لانه جاسوسی، سند شماره (82)، تاریخ: 1 اکتبر 1978 ، 9 مهر 1357
[12] اسناد لانه جاسوسی، سند شماره ( 7)، تاریخ: نوامبر 78 ، 9 آذر 57
[13] اسناد لانه جاسوسی، سند شماره (228)، تاریخ: 30 نوامبر 1978، 9 آذر 1357
[14] .اسناد لانه جاسوسی، سند شماره (123)، 27 مارس 1979 ، 7 فروردین 1358
[15] اسناد لانه جاسوسی، سند شماره(147)، 8 تاریخ: نوامبر 1978، 17 آبان 1357
[16] اسناد لانه جاسوسی، سند شماره (138)، تاریخ: 7 نوامبر 1978 ، 16 آبان 1357
[17] صحیفه امام خمینی (ره)، ج4، صص 251و294و314و378و...
[18] http://www.parcham.ir/vdcf.xdeiw6djmgiaw.html
http://www.irdc.ir مرکز اسناد انقلاب اسلامی
الحمد لله الّذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیـــــــرالمومنین و الآئمّة المعصومین علیهم السّلام